مدح پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
گـل نكند جلوه در جوار محمد رونق گل مى برد، عُذار محمد گل شود افسرده از خزان ولیكن نیست خزان از پىِ بهار محمد سایه نـدارد ولى تـمام خـلایـق سایه نـشیـنـند در جـوار محمد سایه ندارد ولى به عالم امكان سایه فكنده است، اقـتدار محمد سایه نمى ماند از فروغ جمالش هالۀ نور است در كـنار محمد شمس رخش همجوار زلف سیه فام آیت و الـلـیـل و النـهـار محـمد تا كه بماند اثر ز نكهت مویش خاك حسین است یادگار محمد تربت خوشبوى كربلاى معلاست یك اثر از موى مُشكبار محمد رایت فتحش به اهـتزاز درآمد دست خدا بود چون كه یار محمد من چه بگویم حسان به مدح و ثنایش بس بُوَدش مدحِ كردگار محمد |